من تنها هستم اما تنها من نیستم بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین من اینجا بس دلم تنگ است
| ||
|
کسي ما را نمي جو يد. / کسي ما را نمي پرسد./ کسي تنها يي ما را نمي گريد. / دلم در حسرت يک دست. / دلم در حسرت يک دوست / دلم در حسرت يک بي رياي مهربان مانده است. / کدامين يار ما را مي برد. / تا انتهاي باغ باراني. / کدامين اشنا ايا به جشن چلچراغ عشق دعوت مي کند ما را./ و اما با توام اي انکه بي من مثل من تنهاي تنهايي / تو که حتي شبي را هم به خواب من نمي ايي. / تو حتي روزهاي تلخ نامردي./ نگاهت./ التيام دستهايت را دريغ از ما نمي کردي. / من امشب از تمام خاطراتم . با تو خواهم گفت. من امشب با تمام کودکي هايم برايت اشک خواهم ريخت من امشب دفتر تقويم عمرم را به دست عاصي درياي نا ارام خواهم داد / همان دريا که مي گفتي تو را در من تجلي مي کند. اي دوست. / همان دريا که بغض شکوه ها يم در گلوي موج خيزش زخم بر ميداشت./ و اما با تو ام . اي انکه بي من مثل من تنهاي تنهايي / کدامين يار ما را مي برد تا انتهاي باغ باراني... نظرات شما عزیزان:
kheili lezat bordam moafagh bashi
موضوعات مرتبط: غم نوشته های من احساسات من سخنان من [ یک شنبه 3 مهر 1390
] [ 13:49 ] [ baya ] |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |